ماهیت دوستی و اثری که بر روح انسان می گذارد ، مدتیست که ذهن مرا درگیر کرده و هر بار که از پنجره متفاوت به آن نظر می کنم ، مطلب تازه ای برای من روشن می شود . این بار می خواهم از تجربه ی همنشینی با (( من ِ دلنشین )) در دوستی سخن بگویم.

تلاش می کنم با وضوح کافی مطلبی را که در ذهن دارم با شما در میان بگذرم :

به نظر می رسد که ما در زندگی خود ، من های مختلفی داریم و در مناسباتمان ، از دریچه ی من های متفاوتی ، ارتباط برقرار می کنیم. به عنوان مثال ، وقتی کسی دشمن شماست و با او مواجه می شوید ، منی از شما به دیدار او می رود که گونه ای دشمن ستیزی یا دشمنی دارد و هویت اش بر اساس این رابطه دشمنانه تعریف شده است . یا زمانی که کسی شما را تحقیر می کند ، منی از شما در مواجه با او بروز می یابد که تحقیر شده است  و به دنبال رفع تحقیرشدگیست. یا زمانی که  با کسی وارد بحث و جدل شده اید ، منی از شما وارد عمل می شود که اهل مجادله و ستیزه جوست و … . بنابراین به نظر می رسد که مناسبات ما آدم ها از مجرای این من ها صورت می گیرد.

 اما ، نکته اینجاست که بسیاری از این من ها برای ما دلنشین نیستند و ما از همنشینی با آن ها ناخرسندیم و رنج می بریم.

گویی در ارتباط با دیگران ، آنچه واقعا رخ می دهد ، همنشینی منی از خود ما با ماست. حال اگر این من ، دلنشین و آرامش بخش باشد و از همنشینی با او احساس رضایت و آرامش بکنیم به دنبال این هستیم که از طریقی ، حضور این من را در زندگی خود بیشتر کنیم و از این طریق به آرامش و شادی بیشتری برسیم. در رابطه دوستی ، چنین اتفاقی می افتد. در اینگونه روابط با بهترین و دلنشین ترین منی از خود که می تواند وارد مواجه با دیگران شود ، همنشین می شویم. منی که لازم نیست دشمنی کند یا در برابر رفتار تحقیر آمیز دیگری موضع بگیرد یا بنا بر نوعی رو دربایستی ، چنان عمل کند که نمی خواهد و … . با منی مواجه می شویم که بیشتر از همه با او انس داریم . آزاد تر از همه ی دیگر من هاست .چنان که هست و می خواهد عمل می کند و به طور کلی ، دلنشین ترین من برای خود ماست.

حتما شنیده اید که دوستان یک فرد ( و تاکید می کنم که دوستی های عمیق یک فرد ) نشان دهنده شخصیت او هستند ، بنابراین گویی ما از طریق این روابط با واقعی ترین من خود همنشین می شویم .منی که مجال بروز و شکوفایی ما را در بهترین حالت بوجود می آورد. بنابراین ، در دوستی عمیق ، آن عاملی که سبب می شود ، بی هیچ دلیلی ، از با هم بودن ( در کنار هم بودن و حتی ساکت بودن و در حضور هم بودن )  لذت ببریم ، لذت همنشینی با دوست داشتنی ترین خود است.

به نظرم می آید که این تجربه به گونه ای دیگر ، در تنهایی نیز بدست می آورد ولی دوستی عمیق هم مقامیست که اگر برای دو نفر فراهم بشود ، برای هر دوی آنها ( حتی گاهی بیشتر از تنهایی ) آرامش و شادی به همراه خواهد آورد .پس خوش به حال کسی که دوستی های عمیقی را تجربه می کند و رنج کمتری می کشد و من هم از این نعمت ، بی بهره نیستم.