گاهی می شود که دلت می گیرد ، اما نه به خاطر اتفاقی یا مشکلی یا ... ، دلت می گیرد برای این که هستی و تمام خواهی شد. احساس می کنی که بعد ِ تو جهانی وجود نخواهد داشت. چشم های تو که بسته می شوند و آگاهی تو که از این دنیا رخت بر می بندد ، هیچ چیز ِ این جهان ، دیگر وجود نخواهد داشت. نه انسانهایش ، نه خیابانها ، نه کوه ها ، نه آب ها و درخت ها و ... هیچ چیز بعد تو نخواهد بود. اینگونه که می شود ، دلت می گیرد ، احساس تنهایی و غم می کنی. احساس می کنی با همه آنچه آشنایی غریبه ای و از همه ی آنها که می شناسی جدا. عمیقا حس می کنی که تنهایی. دوست داری بخوابی و بیدار نشوی.