ماجرای بعضی از دوستی‌های قدیمی تا حدی شبیه ماجرای آن اژدهای داستان مثنوی است.‌‌ همان اژدهایی که در کوه یخ زده بود و وقتی کسی آن را برای نمایش به میانهٔ شهر آورد، یخش آب شد و اول از همه خود آن فرد را بلعید. حالا این شباهت از کدام جهت است؟ حوصله کن تا بگویم. فرض کن چند یا چندین سال قبل با کسی دوست بوده‌ای و خاطرهٔ خوشی از دوستی با او داشته‌ای. بعد دست تقدیر میان شما فاصله‌ای انداخته و مثلاً به دو شهر مختلف رفته‌اید. در این مدت، سال‌ها با خاطرهٔ آن دوست خوب زندگی کرده‌ای و از اینکه در گنجینهٔ دوستانت و در ذخیرهٔ خوشی‌ها و لذت‌های روز مبادات دوست خوبی داری، لذت برده‌ای. بعد باز‌‌ همان تقدیر دوباره شما را بعد از سال‌ها کنار هم قرار می‌دهد. مثلاً او به شهر تو می‌آید و قراری برای دیدار می‌گذارد یا تو به شهر او می‌روی، یا هر دلیل دیگری. خلاصه اینکه قرار می‌گذارید و هم را می‌بینید. این دوستی در تمام این مدت مانند آن اژدهای یخ زده بوده. اما خب، در مثل که جای مناقشه نیست. آن دوست اژد‌ها نبوده؛ فرشته یا گلی بوده که مثل یک فریم عکس، ثابت و بی‌تغییر و با تمام خوبی هاش در ذهن تو ثبت شده بوده. حالا که بعد از سال‌ها او را می‌بینی، هم تو تغییر کرده‌ای و هم او. هر چه تلاش می‌کنی می‌بینی نمی‌شود. از هر راهی که می‌روی جور نمی‌شود و آن صمیمیت قبلی دست نمی‌دهد. گاهی اوقات چنین دیدارهایی یا دیدارهای بعد از آن اصلاً ممکن است به کدورت ودشمنی منتهی شود. اگر هم اینطور نشود و ماجرا به کدورت نکشد، در خیلی از موارد، آن یخ آب می‌شود و آن اژد‌ها بیرون می‌پرد و اول از همه خود تو را می‌بلعد و دوست خوبی را از تو می‌گیرد؛ این آدم دیگر آن آدم سابق نیست. بی‌حوصله و بدخلق شده، یک عالمه دوستانی دارد که تو نمی‌‌شناسی، خیلی کار‌ها کرده که تو خبر نداری، کلی تغییرات کرده که تصورش را هم نمی‌کنی. و البته همهٔ این‌ها در مورد خودت هم صادق است. یک هو چشم باز می‌کنی و می‌بینی، هم یک دوست خوب را از دست داده‌ای و هم یک عالمه خاطره که مایهٔ شادی‌ات بوده و یک ذخیرهٔ خوشی برای روزهای مبادات. و دست آخر هم ممکن است به زمین و زمان و خودت از اینکه هستی بدبین‌تر شوی.

 

همهٔ این‌ها را گفتم که بگویم دیدن دوست قدیمی و از سر گرفتن رابطهٔ صمیمانه‌ای مربوط به گذشته، همیشه هم خوب نیست. البته انکار نمی‌کنم که ممکن است سر از جاهای خوب در آورد، ولی خب، کم و بیش به یک چنین وضعی منتهی می‌شود.