در نوشته‌ای از یکی از دوستان که روایتی بود از دیدار با یکی از علمای افغان در لندن، به عبارت تامل برانگیزی برخوردم:

 «چطور می‌شود قرائت زنانه‌ای از دین داشت و به آن مشروعیت داد؟ می‌دانم که افرادی همچون امینه ودود درحال انجام چنین کاری هستند اما آیا اساساً امکانی برای ارائه قرائت متفاوت وجود دارد وقتی که صرفا به خاطر زن بودنت هیچ مشروعیتی نداری؟ تفاسیر مختلف قرآن تا به تایید حوزه و علما نرسد چه کاربردی می‌تواند داشته باشد؟ آیا پیروی از دین (در کل) بازتولید مردسالاری نیست؟ وقتی از نزدیک با مراجع وعلمای دین برخورد می‌کنی تازه متوجه می‌شوی که آنچه با افتخار به عنوان اعتقاداتت تعریف کرده‌ای، امری خیالی است که هیچ بازتابی درعمل و در قوانین و احکام دینی ندارد و اساساً نمی‌تواند داشته باشد.»

به راستی چگونه می‌توان ادیان را به گونه‌ای بازخوانی کرد که اولا نقش بهبودگرایی معنوی خود را حفظ کنند و از سویی دیگر، بازتولید فرهنگ مردانه را به دنبال نداشته باشند؟ [۱] پیش از این روشنفکری دینی درگیری‌های خود را در سطح چالش سنت و مدرنیته که یکی از وجوه بارز آن، چالش فرهنگ و معرفت‌شناسی مدرن با معادل‌های دینیشان بود را وجه نظر داشت و هرچند مسئلهٔ زنان و زنانه نگری و نسبت آن با آموزه‌های دینی گهگاه مطرح می‌شد، هیچ‌گاه به آن از بستری با معرفت‌شناسی زنانه نگریسته نشده بود. همیشه به نظرم می‌رسد دو آزمون جدی در برابر ادیان در دوران جدید وجود دارد که تقریبا در هر دوی آن‌ها، ادیان تاکنون چندان موفق نبود‌اند: یکی مواجه با دیگری‌ها (اقلیت‌های گوناگون و حقو ق انسانی آن‌ها) ست و دیگری مواجه با مسئلهٔ زنان.

علاوه بر پرداختن به مسائل فرهنگی معمول زنان و چالش‌های پیرامون نقش، حقوق و جایگاه آن‌ها در دین، اکنون دین باید درگیر نبردی از این‌ها به مراتب دشوار‌تر و عمیق‌تر هم بشود. امروزه فیلسوفان، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان قدرتمندی در عرصه ی‌های آکادمیک حضور دارند که در حال بازخوانی کلیت معرفت بشری از منظری زنانه هستند. آیا دین می‌تواند در این جهان نگریِ زنانه که دیگر فقط نگاهی موضعی و مسئله محور نداشته و سرک به همهٔ عرصه‌های معرفتی انسان می‌کشد و از چنان ریزبینی معرفتی عمیق و بالایی برخوردار است که عموما پسِ پشت انگیزه‌های تاریخی و معرفتی را جستجو می‌کند، مشروعیتی برای خود بدست آورد. با اینکه تردید دارم ولی از صمیم قلب امیدوارم.

 [۱] اخیرا بواسطه‌ای درگیر مطالعهٔ مناسبات دینی و فرهنگی آیین هندو شده‌ام، وضعیت زنان در آن آموزه‌های دینی غیروحیانی هم دست کمی از دیگر آموز‌ها که ندارد، هیچ، گوی سبقت را هم از آن‌ها ربوده است.